بال های فرشته

اشعار و دلنوشته های فروغ حیدری گوجانی

بال های فرشته

اشعار و دلنوشته های فروغ حیدری گوجانی

بال های فرشته

فرشته آمد و از سیب چشم های تو چید
فرشته توی نگاهت چه ها که گفت و شنید!
تو هی غزل غزل از چشم های او خواندی
و او ترانه ترانه برای تو رقصید ....

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غبار» ثبت شده است

۰۳
فروردين ۹۵

آش دوغ و عصر ها ، برج چهار ...!

کودکان وبازی و داد و هوار...

خانه ای زیبا که پربود از درخت

آلو و بادام و انگور وانار

داستان ها می شنیدیم از لب

یک زن تنها وپیر و داغدار

قصه ی اسطوره ی یک نوجوان

بغض و آه و گریه ی بی اختیار

کوچه مان پر بود از مهروصفا

کوچه مان از جنس شن بود و غبار

رد پایی از خدا روی زمین

- شهرک فرهنگیان - مهر 4 -

۹ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۳۲
فروغ حیدری گوجانی